7 علت بی قراری - مجله عکسها

خبرنگاران| بسیاری از مردم در آغاز سال نو تصمیم می گیرند زندگی شان را تغییر دهند. کاهش وزن، افزایش عایدی، کوشش برای رشد فردی یا صرف زمان بیشتری با خانواده از جمله این اهداف است. با این حال، کمتر از 8 درصد افراد به این اهداف دست می یابند، چون بیشترشان جایی در جهت رسیدن به اهدافشان با مانعی روبرو می شوند که آن ها را بی قرار و بی انگیزه می نماید.

به گزارش خبرنگاران؛ اوضاع همواره با همان سرعت و کارآمدی که ما انتظار داریم پیش نمی رود. بسته به اینکه علت بی قراری و بی انگیزگی چه باشد خوشبختانه راه حل های مختلفی برای رویارویی با آن وجود دارد.

تعریف احساس بی قراری

بی قراری یعنی تمایل مداوم به حرکت کردن یا ناتوانی در آرام کردن فکر یا ترکیبی از هر دو. بیش فعالی، اضطراب، تپش قلب، پریشان حالی و بی خوابی همگی نشانه های بی قراری هستند. بعضی افراد ممکن است به خاطر ناآرامی فکری در اتمام کارها، مدیریت زمان یا خوابیدن مشکل پیدا نمایند. از دیدگاه روان شناسی بالینی، بی قراری نوعی اختلال روانی است. ریشه این بیماری روانی در فکر است و می تواند منجر به نومیدی و احساس درماندگی گردد.

بی قراری نشانه مسئله عمیق تر

بی قراری ارتباط زیادی با تنش ها و ژولیدگی های فکری دارد. وقتی نمی توانید در لحظه حضور کامل داشته باشید و از آن لذت ببرید یعنی چیزی فکر شما را آزار می دهد. این شرایط شما را به دنیای متفاوتی منتقل می نماید که در آن احساس بی قراری می کنید، چون به ناچار باید با بحث های فکری خودتان سروکله بزنید.

بیشتر مواقع، وقتی قادر به تصمیم گیری درباره موقعیتی نیستید، نمی توانید اقدامی کنید یا خودتان به تنهایی تصمیم بگیرید، حس بی قراری در شما شکل می گیرد. احساس بی قراری فقط به شرایط فیزیکی و فرسودگی مربوط نمی گردد بلکه با فقدان هدف یا اعتماد به نفس ارتباط زیادی دارد.

سرکوب احساسات واقعی

همه ما دو ندای درون کوچک در سر داریم. یک ندا متعلق به خود درونی ما و دیگری متعلق به منتقد درونی ماست. خود درونی ما ندای تخیل، اعتماد به نفس و اهداف ماست. این ندا به شما اجازه می دهد در جوانی راه خودتان را بروید. بخواهید بازی کنید بازی می کنید. آماده خوابیدن باشید می خوابید. اما با بالا رفتن سن، این باور در شما شکل می گیرد که دنبال کردن اهدافتان از شما فردی خودخواه یا بی مسئولیت می سازد.

رفته رفته ندای منتقد درونی شما وارد عمل می گردد و به شما می گوید برترین گزینه اینست که جانب احتیاط را رعایت کنید. در نتیجه، شما احساس بی قراری می کنید، چون مجبورید تمایلات خودتان را سرکوب کنید تا دیگران را راضی نگه دارید. طبیعتاً این جنگ درونی خسته نماینده است. بهتر است همواره با خودتان صادق باشید و به خود درونی تان اجازه دهید شما را هدایت کند و این حقیقت را بپذیرید که شما نمی توانید همه را راضی نگه دارید.

نبرد در جبهه های زیاد

شاید شنیده باشید که می گویند هر چیزی را که بخواهی می توانی بدست آوری، اما منظورشان بدست آوردن همه چیز به یکباره نیست. شاید علت احساس بی قراری شما همین تفکرات اشتباه باشد. فرض کنید کاهش هزینه ها و در عین حال کوشش برای داشتن یک رژیم غذایی سالم برای شما چالش برانگیز شده است. همه ما می دانیم داشتن رژیم غذایی سالم مستلزم صرف هزینه بیشتر برای تهیه مواد غذایی خام است. از آنجا که میل به کاهش هزینه در تضاد با هزینه های بالاتر غذای سالم است، شما باید اهدافتان را اولویت بندی کنید.

دیدگاه منفی نسبت به زندگی

شکست ما را وادار به ارزیابی دوباره زندگی می نماید. هنگام رویارویی با شکست ممکن است این پرسش ها به فکر خطور کند:

آیا واقعاً این همون کاری بود که قصد انجامش رو داشتم؟

یعنی باید بیشتر احتیاط می کردم؟

یعنی معنیش اینه که من واسه این کار ساخته نشدم؟

وقتی در این فکر هستید که آیا چند سال گذشته زندگیتان را در پی دست یافتن به یک هدف بعید تلف نموده اید، احساس بی قراری اجتناب ناپذیر می گردد. عیب این پرسش که من کجا اشتباه کردم؟ اینست که یک پاسخ منفی در پی دارد. غلبه بر دیدگاه های منفی سخت است. در واقع فکر کردن به این پرسش هم

همواره این جواب را دربردارد که عملکرد شما می توانست بهتر از این باشد. این افراد درست پیش از اقدام کردن می فهمند چگونه چیزی جای بهتر شدن دارد، اما در نهایت هیچ کاری از پیش نمی برند.

به جای اینکه مدام سَر از اِشکلات همه چیز درآورید، سعی کنید درستی های زندگی را ببینید و از خودتان بپرسید: یک فایده سعی کردن و شکست خوردن من چیست؟

عدم اعتماد به نفس

جایی در طول جهتِ سفری که نامش زندگیست، شما دست از این باور می کشید که به مقدار کافی خوب هستید و این ناباوری منجر به احساس بی قراری می گردد. یک راهِ رهایی از این احساس فکر کردن به چیزیست که به شما احساس اعتماد به نفس بدهد، هر فکری به سادگیِ توانایی دوچرخه سواری یا توانایی قبول شدن در یک مصاحبه شغلی! وقتی به یک هدف کوچک می رسید، شک و تردید از فکر شما بیرون می رود. وقتی اعتماد به نفس داشته باشید دیگر نیازی ندارید برای یک مصاحبه شغلی از سه روز قبل آماده شوید یا حتی برای یادگیریِ دوچرخه سواری آغاز به تحقیق کنید.

اتکاء بیش از حد به دیگران

متکی بودن به دیگران همواره بد نیست. به نقل از یک ضرب المثل آفریقایی: اگه عجله داری تنها برو، اما اگه می خوای راهِ دوری بری تنها نرو! وقتی با دیگران کار می کنید، کسانی را دارید که همواره برای تکمیل کار به شما انگیزه بدهند. مشکل زمانی ایجاد می گردد که اتکاء شما به دیگران بیش از حد باشد. هرقدر اتکاء شما به دیگران بیشتر باشد، بخش هایی از زندگیتان بیشتر از کنترل شما خارج می گردد. برای جلوگیری از احساس بی قراری و تضعیف نشدن انگیزه تان به وسیله دیگران باید با کسانی همکاری کنید که ارزش های یکسانی با آن ها دارید.

فرسودگی شغلی

فرسودگی شغلی را جدی بگیرید. این شرایط معمولاً نتیجه انجام کار های بسیار زیاد در زمان بسیار کوتاه است. در این مواقع احساس می کنید زمان را از دست داده اید و می خواهید در یک زمان کوتاه مثلاً پنج سال از زندگیتان را جبران کنید. درست مثل این است که ظرف 3 سال 40 کیلوگرم به وزنتان اضافه شده باشد و حالا بخواهید ظرف 3 ماه تمام این 40 کیلو را آب کنید. شدنی است؟ شاید باشد، اما دقیقاً چه نوع رژیمی می تواند هر روز 1 کیلوگرم از وزن شما را کم کند؟ یا تصور کنید فردی در دو سال گذشته قصد راه اندازی کسب و کار خودش را داشته است، اما همواره برای به تعویق انداختن این هدف علتی پیدا نموده است، اما حالا نیاز شدیدی برای به انجام رساندن این هدف پیدا نموده است، بنابراین در طول روز کار فعلی اش را انجام می دهد و شب ها مقدمات کسب و کار خودش را فراهم می نماید درنتیجه فقط یک ساعت وقت خوابیدن دارد. شاید خیال کند بالاخره در جهت درست در حال پیشرفت است، اما تا کی می تواند با این سرعت و با این کمبود خواب ادامه دهد؟

انتها وقتی فرسودگی شغلی به سراغ شما آمد، احساس بی قراری را تجربه می کنید و سرعت پیشرفت تان کند می گردد. به همین علت است که باید برای اهدافتان برنامه زمانی واقع بینانه داشته باشید. سعی کنید در راهِ رسیدن به اهدافتان مراقب سلامت روانتان هم باشید و از تکنیک های آرامش بخش نظیر تنفس عمیق بهره ببرید.

ارتش یک نفره بودن

منزوی کردن خودتان چیزی نیست جز دستورالعمل فاجعه، خواه اعتماد کردن به دیگران علت آن باشد خواه کوشش شما برای مخفی کردن ناکامی هایتان. داشتن مربی علت موفقیت بسیاری از افراد است. تماشا اوضاع و شرایط از یک دیدگاه متفاوت سودمند است، به ویژه اگر از دیدگاه یک متخصص باشد. بیشتر اوقات وقتی خودتان را منزوی می کنید، ادارک شما در جهتِ تعصبات خودتان منحرف می گردد. گاهی اوقات تنها چیزی که نادیده می گیرید اینست که فرد دیگری هم توانایی اجرای ایده ای را دارد.

مسئله خلق یک مفهوم به وسیله دیگران نیست بلکه صحبت کردن درباره مسئله با دیگران است. بار مسائل را به تنهایی به دوش نکشید، چون در این صورت نه تنها احساس بی قراری می کنید بلکه نتیجه کار شما هم متاثر از درماندگی تان خواهد شد.

نحوه غلبه بر احساس بی قراری

یافتن انگیزه واقعی

اگر نتوانید انگیزه درونی پیدا کنید، کوشش هایتان نتیجه بخش نخواهد بود. اگر انگیزه خودتان را پیدا کنید زندگیتان معنادار می گردد و به تدریج از اعتماد به نفس لازم برخوردار خواهید شد.

مدیتیشین

به مغزتان آموزش دهید امیال شدید را نادیده بگیرد. هر روز به طور منظم مدیتیشن کنید تا بینید چگونه در مواقع اضطراب یا استرس آرام تر و متمرکزتر عمل می کنید.

تمرین های تنفس

انجام این تمرین ها برای آرام کردن استرس و کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی بسیار سودمند است.

به اشتراک گذاری افکار

احساسات تان را از خانواده، دوستان و همکاران مخفی نکنید. اگر با کسی مسئله ای دارید سعی کنید هر چه زودتر مشکل را حل کنید تا فکرتان درگیر این موضوع نگردد و دچار استرس غیرضروری نشوید.

رژیم غذایی سالم

داشتن یک رژیم غذایی متعادل به شما حس بهتری می دهد و می توانید بر بی قراری غلبه کنید. رژیم غذایی بد حس بی قراری را تشدید می نماید.

خواب کافی

سلامت روان شما ارتباط مستقیمی با مقدار خواب شما دارد.

برنامه زمانی

هر روز زمانی را فقط به خودتان اختصاص بدهید حتی اگر نیم ساعت بیشتر زمان آزاد ندارید! سعی کنید در این نیم ساعت در یک مکان آرام استراحت کنید، راه بروید یا کاری را انجام دهید که از آن لذت ببرید.

ورزش

ورزش یکی از تکنیک های تمدد اعصاب است که بیشترین بی اعتنایی به آن می گردد. ورزش کردن به آرام شدن فکر و خواب بهتر یاری می نماید و می تواند به سادگیِ قدم زدن یا 5 دقیقه یوگا و تمرینات کششی در خانه باشد. بیرون رفتن از خانه در نور آفتاب و هوای تازه به تعادل خلق و خو یاری می نماید.

چه زمانی از متخصص یاری بگیریم؟

تشخیص اینکه آیا بی قراری شما نشانه ای از یک اختلال روانی است کار ساده ای نیست. بد نیست برای درک اینکه اوضاع از چه قرار است و اینکه آیا شما به توصیه های پزشکی برای درمان دلایل احتمالی بی قراری نیاز دارید یا نه از یک متخصص یاری بگیرید.

قرار نیست بی قراری بخشی از زندگی شما باشد پس بدون تردید شما می توانید بر این بی ثباتی غلبه کنید. اگر احساس می کنید اعمال ناپایدار فکری انجام می دهید یا بی قراری شما در انجام کار های روزمره تان اختلال ایجاد نموده است حتماً با پزشک متخصص مشورت کنید.

نخستین چیزی که باید درباره درمان بدانید اینست که اَشکال آن فرق دارد. درمان رفتاری-شناختی (CBT) یکی از موثرترین روش های درمان است. این درمان به طور گسترده در خصوص اختلال های اضطراب یا دوره های افسردگی استفاده می گردد. این استراتژیِ مهارت آموز و مبتنی بر شواهد با تغییر روش های خاصِ تفکر و عمل به بهتر شدن حال شما یاری می نماید.

منبع: Lifehack