آیا اضطراب جدایی از رابطه عاشقانه دارید؟
به گزارش مجله عکسها، وقتی اصطلاح اضطراب جدایی را می شنوید، احتمالاً اولین مرجع مغز شما به رابطه بین یکی از والدین (یا مراقب دیگر) و یک کودک خردسال فکر می نماید یا اگر شما سرپرست یک حیوان خانگی هستید، این شرایط شما و توله سگ شماست وقتی از خانه بیرون می روید اما این را بدانید: برای افرادی که در روابط عاشقانه هستند، به همان میزان معمول است که اضطراب جدایی را با شریک زندگی خود تجربه نمایند. همه اینها از یک دلبستگی نشات می گیرد. نحوه ارتباط و احساس شما در دوران کودکی با شریک های عاشقانه تان در آینده ارتباط دارد.
اما مرز بین دلتنگی شریک زندگی خود و داشتن اضطراب فراگیر جدایی در یک رابطه کجاست؟ و آیا همواره نشانه این است که همه چیز سالم نیست؟
اضطراب جدایی رابطه چیست؟
اضطراب جدایی در یک رابطه، احساس ترس، اضطراب و یا وحشت واقعی هنگام دوری از شریک زندگی خود است. این یک ترس یا اضطراب شدید غیرمعمول است که از جدا شدن از شریک زندگی خود یا کسی که به او وابستگی شدیدی دارید، ناشی می گردد.
در بعضی موارد، اضطراب جدایی ممکن است به مقدار ای شدید باشد که فرد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی را اینگونه تعیین کند که از نظر رشدی نامناسب است و ترس یا اضطراب بیش از حد در خصوص جدایی از افرادی که فرد به آنها وابسته است، دارد. با این حال، همه کسانی که اضطراب جدایی را در روابط تجربه می نمایند، این معیارها را برای تشخیص برآورده نمی نمایند. مانند هر چیز دیگری، اضطراب جدایی در یک رابطه می تواند از زوجی به زوج دیگر و از فردی به فرد دیگر متفاوت به نظر برسد. خطی نیست و می تواند بسیار شدید یا نسبتاً خفیف باشد.
اگر فکر می کنید ممکن است اضطراب جدایی رابطه داشته باشید، به این معنی نیست که مسئله ای در شما یا رابطه شما وجود دارد. پاسخ بیشتر افراد در روابط از تجربیات دوران کودکی، آسیب ها یا احتیاجهای برآورده نشده آنها ناشی می گردد. مطلع بودن و یادگیری نحوه برقراری ارتباط در خصوص آن یکی از مهمترین گام های اولیه است.
اضطراب جدایی یا از دست دادن شریک زندگی
مهم است که توجه داشته باشید که اضطراب جدایی رابطه با دلتنگی شریک زندگی خود بسیار فرق دارد. دلتنگی برای شریک زندگی تان معمولاً ناشی از ترس یا اضطراب در خصوص جدا بودن از او نیست، مانند اضطراب جدایی. دلتنگی شریک زندگی تان بیشتر یک احساس پرستش و اشتیاق است، در حالی که اضطراب جدایی اغلب طاقت فرسا و همه جانبه به نظر می رسد.
بنابراین، چگونه می توانید تفاوت را تشخیص دهید؟ واقعاً سعی کنید متوجه شوید و تشخیص دهید که دقیقاً چه احساسی دارید و این احساسات از کجا سرچشمه می گیرند. (سعی کنید از چرخه احساسات بهره ببرید تا دقیقاً این کار را درست انجام دهید.) یعنی اگر احساس ترس می کنید، از خود بپرسید چرا احساس ترس می کنید؟ آیا برای امنیت شریک زندگی خود می ترسید؟ ایمنی خودتان؟ تنها بودن؟ توانایی نام بردن و تشخیص احساسات و اینکه چرا این چیزها را احساس می کنید برای از بین بردن آنها بسیار مفید است که در نهایت به شما یاری می نماید تا برای رسیدن به آنچه احتیاج دارید یا می خواهید گام بردارید.
اضطراب جدایی یا وابستگی
وابستگی به برترین وجه به عنوان اتکای بیش از حد احساسی به شریک زندگی و نقشی که در زندگی آن شخص بازی می کنید توصیف می گردد. این با وحشت اساسی که اغلب در اضطراب جدایی رابطه وجود دارد فرق دارد. با این حال، هر دو به راحتی می توانند ناشی از ترس اساسی از رها شدن باشند که معمولاً زمانی ایجاد می گردد که سبک دلبستگی شما (بین 7 تا 11 ماهگی) ایجاد می گردد و ممکن است ناشی از رها شدن یا طرد شدن در دوران کودکی باشد. البته همه افرادی که آن را تجربه می نمایند اینگونه نیستند و همه افراد وابسته هم اضطراب جدایی رابطه را تجربه نمی نمایند اما می توانند شاخص های یکدیگر باشند.
به عنوان مثال، وابستگی می تواند از یک مکان ترس نشات بگیرد اما می تواند متفاوت از ترس مرتبط با اضطراب جدایی به نظر برسد. فردی که وابسته است به احتمال زیاد نگران از دست دادن نقش خود در زندگی شریک خود است یعنی ترس از عدم احتیاج، در حالی که اضطراب جدایی رابطه می تواند از ترس از تنهایی، دور انداختن یا طرد شدن یا حتی از اینکه شریک زندگی شما کسی را پیدا کند ظاهر گردد.
اضطراب جدایی و سبک های دلبستگی
همانطور که در بالا ذکر شد، این احتمال وجود دارد که افرادی با سبک های دلبستگی مضطرب خاصی بیشتر مستعد اضطراب جدایی باشند. این فقط آن دسته از افراد نیستند که می توانند اضطراب جدایی رابطه را تجربه نمایند، بلکه این یک شاخصی عالی است که باید مراقب آن باشید. برای مثال، بیشتر افرادی که دلبستگی ایمن دارند، اضطراب جدایی رابطه را تجربه نمی نمایند.
افرادی که سبک دلبستگی مضطرب دارند، عموماً به شیوه های مضطرب رفتار می نمایند زیرا می ترسند هرکسی را که دوست دارند ترکشان کند. این می تواند خود را به شکل اضطراب جدایی رابطه در موقعیت های شدیدتر نشان دهد.
آیا اضطراب جدایی در روابط ناسالم است؟
اضطراب جدایی می تواند ناسالم باشد و احتمالاً ناشی از ترس هایی است که احتیاج به تجزیه و تحلیل و توجه دارند. عدم رسیدگی به آسیب های گذشته می تواند منجر به رفتار ناسالم گردد.
با این حال، مهم است توجه داشته باشید که هر کاری که مغز شما به طور اتوماتیک انجام می دهد، تقصیر شما نیست و به این معنی نیست که چیزی در شما اشتباه است. مغز شما مملو از مواد شیمیایی، سیگنال های پاسخ و علائم هشداردهنده است که برای محافظت از شما در مواقعی که احساس می کنید در موقعیت های خطرناکی قرار دارید طراحی شده است. اینکه آیا واقعاً ممکن است در یک موقعیت خطرناک قرار بگیرید یا نه، بستگی دارد به آنچه بدن شما به یاد می آورد و تصمیم می گیرد به آن عمل کند. آیا تا به حال پشت میز خود نشسته اید اما از نظر فیزیکی احساس نموده اید که می خواهید از یک خرس در جنگل پیشی بگیرید؟ نکته این است که شرم آور یا بد نیست که به این شکل به چیزی پاسخ دهیم. این فقط به این معنی است که بدن شما کار خود را انجام می دهد تا از شما محافظت کند. لازم به ذکر است، اگر خرس واقعی در جنگل وجود ندارد، می توانید ابزارهایی را بیاموزید تا به بدن خود اطمینان دهید که خوب و ایمن است.
همه اینها را می گوییم تا به شما یادآوری کنیم که ناسالم نباید یک کلمه کثیف و بد باشد بلکه می تواند یک کلمه مفید باشد که نشان می دهد جایی برای رشد وجود دارد.
اضطراب جدایی در روابط و کووید
بسیاری از افرادی که در طول یک سال و نیم گذشته در رابطه بوده اند، احتمالاً در مقطعی با شریک زندگی خود قرنطینه شده اند یا حداقل با سایر روابط مهم کمترین تماس را داشته اند که منجر به تنها شدن با همسر یا شریک زندگی می گردد. بیشتر مردم برای روابط دیگر وقت می گذارند، حداقل روزی یک بار خانه را ترک می نمایند و فعالیت های دیگری انجام می دهند.
با این حال، در طول قرنطینه، برای بیشتر مردم اینطور نبود. در مواردی که هر دو شریک زندگی از خانه کار می کردند، به علت شرایط جهان، احتمالاً شما به شیوه هایی پیوند خورده اید که قبلاً هرگز نداشته اید.
بسیاری از مردم عادت نموده اند که همواره شریک عاشقانه شان را در اطراف خود داشته باشند که می تواند به طور مطلق منجر به احساس اضطراب در هنگام رفتن آن شریک گردد. باز هم، این به سادگی پاسخ مغز شما است و چیز خوب یا بدی نیست.
اگر فکر می کنید در رابطه خود دچار اضطراب جدایی می شوید…
اگر در حال خواندن این مطلب هستید و متوجه شده اید شبیه به چیزهایی است که تجربه می کنید، توصیه می کنیم با کسی در خصوص آن صحبت کنید. خواه شریک زندگی شما باشد یا دوست اما به هر حال آن را از فضای تاریک شرم بیرون بیاورید و به نور وارد کنید. وقتی چیزی در پستو نگه داشته می گردد، به نظر می رسد بزرگتر می گردد و اغلب مسائل دیگری ایجاد می نماید. وقتی این احساسات را به اشتراک می گذارید، شرم را رها می کنید و حمایت می شوید، چه از طرف یک دوست، معشوق و یا یک درمانگر.
اگر می خواهید حتی عمیق تر شوید، شما را تشویق می کنیم که با درمانگر خود صحبت کنید یا درمان را آغاز کنید تا حتی بیشتر ساختارشکنی کنید. بدن شما واقعاً در کوشش برای محافظت از شما شگفت انگیز است. بیشتر اوقات فقط باید علت کوشش برای محافظت از خود را کشف کنید و به بدنتان یاری کنید تا کمی آرامش داشته باشد. چند نکته مفید:
- به یاد داشته باشید که همه چیز خوب است: اگر آغاز به احساس این نوع اضطراب کردید، به خود یادآوری کنید که شما و شریک زندگی تان در امنیت هستید، حال شما خوب است و اشکالی ندارد که چنین احساسی داشته باشید.
- با خودتان مهربان باشید: با ایجاد احساس بد در خود از این احساس به استرس خود اضافه نکنید. با خودتان ملایم باشید و فضایی را برای آنچه احساس می کنید نگه دارید.
- صحبت کردن: شرم آور نیست که در خصوص چیزی که با آن مبارزه می کنید صحبت کنید، این در واقع بسیار شجاعانه است.
- روزانه نگاری: این نسخه نوشتاری پرداخت با صدای بلند است. می توانید افکار و احساسات خود را روی کاغذ بیاورید و از فکر خود خارج کنید.
- با یک دوست تماس بگیرید: احساس ارتباط و شنیدن در آرامش بخشیدن به خود و مقابله سالم بسیار مهم است. فقط مطمئن شوید که دوستی را انتخاب کنید که بتواند بدون قضاوت به شما گوش دهد، کسی که می شناسید و امن است.
- پیاده روی کنید: حرکت دادن بدن و تغییر منظره ها برای خلق و خوی شما معجزه می نماید. اغلب، زمانی که احساس می کنید گیر نموده اید، ممکن است بی حرکت بنشینید یا دراز بکشید که به معنای واقعی کلمه شما - و فکر شما - را ثابت نگه می دارد اما زمانی که بتوانید بدن خود را حرکت دهید، می توانید آغاز به آنالیز در خصوص افکار و احساسات خود نیز کنید و کمی شفافیت به دست آورید.