خادمی: نقش و وظایف بانوان، آنان را در دوراهی اشتغال و خانه نشینی قرار می دهد، مسائل حقیقی زنان، میراثی در دست دولت هاست
به گزارش مجله عکسها، فعال و پژوهشگر حوزه زنان، خانواده و کارشناس سیاست گذاری فرهنگی گفت: مدل مطلوب اشتغال؛ در نظر دریافت نقش خانوادگی، اقتضائات روحی و جسمی، درواقع امنیت فکری بانوان در مشاغل رسمی و غیر رسمی است. این مسئله وجه مشترک مشاغل در هر دو طیف و مهمترین آسیبی است که با آن روبرو هستیم.
جهت دریافت خدمات پتینه کار با گروه ساختمانی آبان در ارتباط باشید. هر گونه خدمات رنگ آمیزی با تکنیک های مدرن پتینه کاری را به ما بسپارید.
گروه اجتماعی خبرنگاران- زهرا زمانی فر؛ امنیت و آرامش روانی مهم ترین چالش بانوان در محیط اشتغال است که آنان را در دوراهی خانه نشینی و فعالیت اجتماعی قرار می دهد. راستای که زنان در خانه، خانواده و جامعه طی می نمایند تا نقطه روشنی را در زندگی فردی و اجتماعی شان تجربه نمایند. اما انگار دست انداز ها در این راستا با نقش زنان در جامعه سر ناسازگاری داشته و چالش هایی را به وجود می آورد. از این رو؛ مسائل بسیاری از جمله نبودن تعریف درست از مدل اشتغال بانوان، استخدام و آگهی های غیر اصولی، کمرنگ شدن قوانین و نظارت در محیط های اشتغال و پیدایش شغل های کاذب با امکانات حداقلی، زنان را به عبارت رنج بی فایده بردن و سعی بی فایده کردن نزدیک تر می نماید. همچنین نکته قابل تأملی است که نگاه معیوب به وظایف و فضای شغلی، از پست های ریاست و مدیریت گرفته تا کارگری، زن معاصر را وادار ساخته تا به وظیفه مضاعفِ اَبرانسانى، که غالباً او را فرسوده و ناتوان و تنها رها می نماید، تن دهد و محیط اشتغال بانوان بی حساب و کتاب تحت تأثیر بسیاری از معضل ها و آسیب ها قرار گیرد.
به همین دلیل با عاطفه خادمی، فعال و پژوهشگر حوزه زنان، خانواده و کارشناس سیاست گذاری فرهنگی به مصاحبه پرداختیم تا نقص در چرایی و چگونگی برنامه های اشتغال و فعالیت مطلوب بانوان، طرح ها و عملیاتی نشدن آن ها از جانب دولت ها مورد آنالیز قرار گیرد. چرایی هایی که سال هاست مغفول باقی مانده و پاسخ و متولی در جامعه برای آن وجود ندارد.
بانوان در دوراهی اشتغال و خانه نشینی
اشتغال زنان، از کار در خانه تا مدیریت کسب و کار در عرصه عمومی و خارج از محیط خانه، تعریف گستره تری پیدا می نماید. مسئله ای که همواره زنان را با چالش های متعددی روبرو نموده و عدم پاسخ به این موارد آنان را از نقش ها و وظایف همسر و مادری در اولین و مهم ترین رکن جامعه یعنی خانواده بازمی دارد. تا جایی که مجبور می شوند یا قید کار را بزنند و خانه نشین شوند یا قید بچه دار شدن را برای همواره بزنند تا سر کار بمانند.
خادمی، فعال و پژوهشگر حوزه زنان در این باره اظهار می نماید: اشتغال بانوان دو طیف حداقلی، (مشاغل رسمی) و حداکثری، (مشاغل غیررسمی) را شامل می گردد. در مشاغل رسمی و دولتی حدود کمتر از 20 درصد بانوان مشغول به کار هستند و در مشاغل غیر رسمی 70 تا 80 درصد بانوان نیز فعالیت دارند. اما به صورت کلی مدل مطلوب اشتغال؛ که در نظر دریافت نقش خانوادگی، اقتضائات روحی و جسمی، درواقع امنیت فکری بانوان است که تعریف درستی ندارد. این مسئله وجه مشترک هر دو طیف و مهمترین آسیبی است که با آن روبرو هستیم. در حقیقت سیستم کاری به جامعه فهم نمی نماید که خانم ها نقش های دراولویت و مهم تری نسبت به اشتغال دارند و باید به آن ها نیز رسیدگی نمایند. شرایط شغلی که برای بانوان، زمان مشخصی را تعریف نموده و آن ها در آن ساعت از شبانه روز الزام به حضور در محیط کار را دارند.
در نتیجه بانوان در فضای اشتغال با دو راستا روبرو هستند؛ اولاً اگر بخواهند به وظایف خانوادگی خود عمل و رسیدگی نمایند، باید بحث اشتغال برای آن ها منتفی باشد.
دوماً اگر به علت احتیاج مالی و مالی یا تمایل و علاقه به اشتغال روی آورند، باید مدل فعلی حاکم بر جامعه را بپذیرند که هزینه آن ایجاد دغدغه روحی، جسمی، فکری و خانوادگی است.
امنیت فکری که در بسیاری از مشاغل برای بانوان حداقلی است. مسئله ای که بستگی به ثابت بودن موقعیت و ردیف کار، قانونی بودن محیط و بیمه افراد دارد که نگرانی و دغدغه ای برای آن ها ایجاد می نماید. اینکه با هر تغییری در زندگی شان همچون فرزندآوری، ازدواج و... صندلیشان نیز تقلیل پیدا نموده و تحت تأثیر آن قرار بگیرد. شرایطی که بانوان در جهت استقرار، بقا و تداوم شغل از مهمترین مسائل زندگی، صرف نظر نموده و در مقابل آسیب های جبران ناپذیری نیز خواهد داشت.
مدل اشتغال بانوان چگونه تعریف می گردد؟
فضا و محیط اشتغال بانوان با توجه به وظایف و نقش آن ها، احتیاجمند تعریف و مدل صحیح و مطلوب است. دادی که سال هاست فعالین و صاحب نظران بر سر دولت ها و مسئولان میزنند، اما انگار این صدا شنیده نمی گردد و مطالبات و اقدامات به نتیجه درستی نمی رسد.
کارشناس سیاست گذاری فرهنگی مطرح نمود: مشاغل دسته اول، با پرستیژ و صندلی اجتماعی بالا در قالب مشاغل رسمی تعریف می گردد. اما گزاره ای با عنوان مشاغل ثانویه و کاذب در جهانی اشتغال بانوان وجود دارد و اساساً مشاغل بانوان در همه جهان ثانویه تعریف شده است. شغل های خصوصی، سطح پایین و کاذب که نیروی کار ارزان را می طلبد و تخصصی احتیاج ندارد، زنان را جذب نموده و با کمترین هزینه، بیشترین بهره وری را ایجاد می نمایند. مسئله ای که جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. درواقع به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نتوانستیم وظایف بانوان و مدل شغلی مناسب با جامعه اسلامی را تعریف کنیم.
وی اضافه نمود: همچنین هنوز هم نگاه معیوب در حوزه اشتغال بانوان بیداد می نماید. نگاهی که می گوید؛ زنان به دلیل نقش ها و مسئولیت های خانوادگی به مشاغل دسته اول ورود ننمایند. اما باید با واقعیت هایی روبرو باشیم که بسیاری از بانوان به دلیل احتیاج مالی و مالی در پی اشتغال و کسب درآمد هستند و برای به دست آوردن شغل و فعالیت اجتماعی به سمت مشاغل کاذب و ثانویه گرایش پیدا می نمایند. مسئله ای که زنان را از بازار شغلی سالم دور نموده و آسیب های بسیاری برای آن ها به جای خواهد گذاشت.
درواقع باید برنامه ریزی نظری و فرهنگی در حوزه اشتغال بانوان به درستی صورت بگیرد. به این معنا که، بین تحصیلات دانشگاهی و بازار کار تناسب سازی و چارچوب درستی صورت گیرد. اما راه چاره می تواند این باشد که مفهوم اشتغال بانوان در ذیل انقلاب اسلامی تعریف گردد. به این معناکه توجه به موضوع نقش آفرینی اجتماعی، تمرکز بر ابعاد و زوایای آن، الزامات و نحوه بروز و ظهور آن نیز در اولویت قرار گیرد. در حقیقت تحصیل و اشتغال بانوان احتیاج به هدفی خاص دارد.
نقص قانون و خواب خوش استخدام اصولی
خادمی در این باره می گوید: طبق قانون، در بخش های خصوصی و دولتی اشاره ای به استخدام و بکار گیری بانوان مجرد یا متاهل نشده است و در هیچ ردیف شغلی شرایط این چنینی تعریف نمی گردد. اما امروزه گزینش بستگی به رویکرد سیاستگذارانه مجموعه هایی دارد که افراد را استخدام می نمایند. عموماً مشاغل خصوصی و کارفرمایان در چنین شغل هایی، تمایل به استخدام دختران مجرد دارند. چراکه آنان را نیرویی با دغدغه حداقلی و روابطی آزادانه تر نسبت به فرد متأهل تصور می نمایند، مسئله ای که در بسیاری از موارد همچون مشاغل آزاد و فروشندگی و... دیده می گردد. درواقع نگاه جنسیتی به زنان موجب می گردد، نیروی مناسبی برای بخش های غیر رسمی شناخته شوند تا علاوه بر در نظر دریافت حقوق کم و ساعات کاری طولانی برای آن ها، در جهت جذب مخاطب و فروش بیشتر کالا به کار گرفته شوند. مسائلی که ابتدا درغرب و سپس همه جهان را فراگرفته است و هیچ قانونی در جهت نقض آن وجود ندارد. اما این نکته به مرور زمان تبدیل به فرهنگ خواهد شد و تبعاتی را در پی خواهد داشت.
وی ادامه داد: اما در رشته های تحصیلی همچون پزشکی و در بعضی دانشگاه ها، شرایطی برای دختران و بانوان تعریف می گردد، که تا اتمام تحصیل خود نباید فرزندآوری داشته باشند. مسائلی که در کشور قانونی برای آن ها تعریف نشده است و به خودیِ خود جرم به حساب نمی آید. به این معناکه امکان این وجود ندارد که بتوانیم نهادی به علت به کارگیری دختران مجرد در کسب و کار خود و استخدام غیر اصولی آن ها در جهت جذب مخاطب با شرایط خاص محکوم کنیم. چراکه بسیاری از موارد شغلی، جنس زن را برای مسائل غیر اخلاقی بکار می گیرند و شأن و صندلی آنان را زیر سوال می برند. به همین جهت امنیت زنان در محیط شغلی را از نظر امنیت فکری و روانی به مرز بحران رسانده و ابعاد حقوقی به خود می گیرد. چراکه نهاد نظارتی و شکاتی برای آن نیز وجود ندارد. مو اردی که می تواند دختران مجرد و جوان را به آسیب های جبران ناپذیری همچون تجرد قطعی، تأخیر در ازدواج، مادر نشدن نزدیک تر کند.
شرایط زنان و مردان در محیط شغلی یکسان نیست!
تصویر واضحی است که بین مشاغل مردان و زنان باید تفاوت هایی وجود داشته باشد. مسئله ای که باید وابسته به اقتضائات جنس مرد و زن باشد و ارزش گذاری بر مبنای کار بهتر و بدتر و یا مسائل حقوقی صورت نگیرد. درواقع محیط شغلی و مدل آن باید به گونه ای باشد که اگر بانوان بر حسب علاقه یا به هر دلیلی به جهانی اشتغال پای می گذارد، به وظایف مهم دیگرشان آسیبی نرسد. علاوه بر آن شأن زنان نیز حفظ گردد. به این معنا که شغل های دسته پایین و کاذب را برای زنان در نظر نگیرند. همچنین در رده های شغلی زنان و مردان در مقابل یکدیگر قرار نگیرند و تقابل آن ها نباید بر حسب ساعت کاری، حقوق و مزایا باشد بلکه کارفرمایان باید به توانایی فردی آن ها توجه ویژه ای داشته باشند و در رده های شغلی شایسته سالاری صورت بگیرد.
اما نکته مهم این است که اگر شغلی بهتری متناسب با شرایط زنان شکل گیرد. در مقابل بانوان نیز باید بتوانند با کیفیت و مقدار کاری که انجام می دهند، کارفرمایان را راضی و قانع نمایند. همچنین ارزش گذاری حقوقی و رده های شغلی بر این اساس صورت بگیرد. اما در نظام شغلی زنان و مردان نباید موازی یکدیگر باشد و به این صورت مورد قیاس و ارزشیابی قرار گیرند.
مسائل حقیقی زنان، میراثی در دست دولت ها
خادمی درباره عملکرد دولت ها و مسئولان اظهار می نماید: طی سال های گذشته، همه دولت ها و مسئولان تمرکز به برساخت گرایی مسائل زنان داشته اند. به این معناکه به مسائل حقیقی زنان که مخاطب آن ها عموم بانوان جامعه است، نمی پردازند. معمولا به دنبال سوژه های خاص و عملاً محدود همچون ورود زنان به استادیوم، دوچرخه سواری بانوان، سبک زندگی، پست های مدیریتی، تفریح و سرگرمی و... هستند. باید بدانیم که 70 تا 80 درصد زنان در کشور، بانوان خانه دار هستند و باید به صورت ویژه مسائل شناسایی و حل گردد. مسئله و میراثی که از دولتی به دولت دیگر، دست به دست می گردد. اما غفلتی که انجام شده باعث شده دختران دهه 70، 80 و 90 تمایلی به پذیرش نقش در خانه و خانواده نداشته باشد. چراکه احساس کرامت و ارزش در وجود او نهادینه نشده و تصور می نماید اگر وارد نهاد خانواده بشوند، هویت آن ها به رسمیت شناخته نمی گردد.
در بسیاری از دولت ها، مشاغل خصوصی تمرکز ویژه ای بر سازمان های مردم نهاد دارند. سازمان هایی که ارزشگذاری و آسیب شناسی در حوزه های نقش آفرینی و فعالیت اجتماعی زنان اغلب نادیده گرفته می گردد و عموماً اهداف سیاسی خود را در بستر سازمان مردم نهاد پیش می برند.
مسئله مهم دیگر؛ ضعف در شناسایی اولویت ها در مسائل زنان است. در شرایط فعلی کشور که مسئله اقتصاد، معیشت، جمعیت و خانواده جزو اولویت های اساسی محسوب می شوند، کشور باید ملاک و مبنایی را برای آن تعریف کند. اما بحث به این معنا نیست که اشتغال بانوان در اولویت نیست؛ بلکه باید مسائل دیگر مورد توجه نیز قرا بگیرند. چه بسا اگر به حوزه خانواده اهتمام ویژه و تمرکز داشته باشیم، بسیاری از مسائل زنان همچون اشتغال ذیل آن قرار می گیرد.
درواقع سیاست زدگی حوزه زنان با رفت و آمد دولت ها و جناح های سیاسی باعث شده مسائل کاملاً به صورت سلیقه ای و جهت دار پیش برود و در نهایت نگاه و آنالیز جامع و کامل اتفاق نیفتاده است.
منبع: خبرگزاری دانشجو